14th September 2006
Men are born with a helpless lamenting cry; they should depart from the world with a smile of joy. That is the purpose of the years of life in between. But those years are wasted now. God, who is the anchor that saves man from the tempests of grief and despair, is neglected and ignored. Man is tossed about from one want to another, one grief to another, until he is blinded by despair and exhausted by foiled pursuits. Most illnesses are due to this despair and this exhaustion.
انسانها با گریه و زاری و درماندگی بدنیا می آیند؛ ایشان باید با لبخندی از سر خوشحالی از دنیا راهی شوند. این است مقصود سالهای زندگی. لیکن حالا آن سالها به هدر می روند. خداوند، که ناجی انسان از طوفان اندوه و ناامیدی است، نادیده گرفته شده است. انسان دستخوش آرزویی به آرزوی دیگر شده، از اندوهی به اندوه دیگر، تا وقتی که با نومیدی کور شود و از تعقیب آنها خسته شود. اکثر بیماری ها در اثر همین ناامیدی و این خستگی است.
وبلاگ مفیدی دارین (:
فقط یکم سطحش بالاس! متن ها از لحاظ دستوری و گرامری سنگینه
با اینکه ترجمه فارسیش را گذاشتین ولی فهمیدن متن اصلی مشکله ( لااقل واسه من که سوادم کمه P: )