جان کلام (سادانا)

ساتیا سای بابا (مذهب عشق)

جان کلام (سادانا)

ساتیا سای بابا (مذهب عشق)

30th March 2006Ugadi

If you wish to embark on a new life, you need not wait for the arrival of a new year. Treat every second as new. Sanctify every moment of your life. This has to be done by realizing the unity of Sath (existence) and Chith (the individual Consciousness). When this union is achieved, Ananda (Spiritual Bliss) is experienced. This is the primary task before everyone. Every second should be regarded as Divine. This New Year's Day may come and go as it happens every year, but God neither comes nor goes.

اگر قصد دارید زندگی جدیدی را از سر بگیرید، نیازی نیست منتظر رسیدن سال جدیدی باشید. هر لحظه را همچون لحظه ای نو در نظر بگیرید. همه لحظات زندگیتان را مقدس گردانید. این امر باید توسط درک وحدت "سات" (هستی، وجود) و "چیت" (آگاهی شخصی) صورت پذیرد. وقتی این پیوند حاصل شد، "آناندا" (سعادت معنوی) اتفاق می افتد. این نخستین وظیفه همه انسانهاست. هر ثانیه باید همچون لحظه ای معنوی، مورد توجه قرار گیرد. روز سال نو می آید و می رود، همانطور که هر سال این اتفاق می افتد، اما خداوند هیچ وقت نه می آید و نه می رود.

29th March 2006

We should give up all differences based on one's birth and position in life and chant the Lord's name with intense love and devotion. First the name should melt the devotee's heart, only then can it melt God's heart and draw His grace upon the devotee. God does not care for how long and in what ways you have practiced Sadhana (spiritual practice). What He wants is your sincere, whole-hearted and intense love for Him.

ما بایستی همه تفاوتهایی چون تولد شخص و موقعیت زندگانی را کنار بگذاریم و نام خداوند را با کمال عشق و از خود گذشتگی ذکر گوییم. اول باید این نام، قلب فدایی را در خود حل کند، تنها آن موقع است که می تواند قلب خداوند را در خود حل کند و رحمت و توفیق او را شامل حال خود کند. خداوند به اینکه شما چه مدت و از چه راه هایی به تمرین سادانا (تمرین معنوی) پرداخته اید اهمیت نمی دهد. آنچه او می خواهد، صداقت و خلوص شماست، عشق زیادی که با همه قلبتان به او دارید.

28th March 2006

Men should turn away from the worldly path like fish which swim against the current in a river. That is the way to realize the Divine. If you allow yourself to be carried away by the worldly current, you can only meet with a sad end. Regardless of what the world may think, never swerve from the spiritual path. When people ask for liberation, they should understand that liberation means oneness with the Divine. Become aware of your divinity. Then worldly thoughts will not enter your mind. To realize this oneness with God, one has to chant the Lord's name incessantly. You must pray for the vision of the Lord in your heart. There should be no room for evil thoughts and feelings.

انسانها باید مانند ماهی که بر خلاف جریان رودخانه شنا می کند، از راه مادیات برگردند. این راه شناخت معنویت است. چنانچه به خود اجازه دهید جریان کنونی دنیا شما را در خود فراگیرد، در آخر تنها چیزی که نصیبتان می شود غم و اندوه است. به آنچه همگان ممکن است در فکر خود داشته باشند توجه نکنید و هیچ گاه از راه معنویت منحرف نشوید. وقتی مردم خواستار آزادی اند، باید این را بفهمند که آزادی یعنی یگانگی با معنویت. از الوهیت خود آگاه شوید. آنگاه، افکار مادی به ذهن شما نفوذ نخواهند کرد. برای درک چنین یگانگی ای با خداوند، شخص باید که نام خداوند را پیوسته ذکر گوید. شما باید برای بصیرت خدایی در قلبتان دعا کنید. (آنوقت) هیچ مجالی برای افکار و احساسات شیطانی نخواهد بود.

27th March 2006

When one's thoughts are pure and sacred, the ripples emanating in the mind fill all the senses and limbs in the body, from head to toe, with pure vibrations. The pure thought, entering the eye, purifies the vision. The same thought entering the ear, encourages it to listen to sacred sounds. Entering the mouth, this pure thought brings about purity in speech. Permeating the hands, the sacred thought induces them to engage themselves in sacred acts. The sacred ripples from the mind entering the feet, induce them to go on pilgrimages. If one's thoughts are impure, they induce the senses to indulge in unholy acts. Hence, people should not give room to bad thoughts, bad associations or bad relationships.

وقتی افکار یک نفر پاک و مقدس است، امواجی که در مغز او ارتعاش میابند، همه احساسات، شعور و اعضای بدنش را در بر می گیرند، از سر تا انگشتان پا. فکر پاک، با ورود به چشم، نگاه را تطهیر می نماید. همان فکر با ورود به گوش، آن را برای شنیدن صداهای مقدس تقویت و تشویق می کند. با ورود به دهان، این فکر پاک سبب نطق و کلام مطهر می گردد. با نفوذ در دستان، فکر پاک آنها را وادار به مشغولیت در اعمال مقدس می کند. امواج مقدسی که از ذهن وارد پاها می شود، آنها را ترغیب به رفتن به زیارت می کند. اگر ذهن کسی ناپاک باشد، آنها احساسات را وادار به انجام اعمال کفرآمیز می کند. از این رو، مردم نباید به افکار بد، دوستان بد و خویشاوندان بد، مجال و میدان دهند.

26th March 2006

Students today are seeking education not for the sake of knowledge but as a means to earn money or wield power. This is not true education. It is the discovery of one's spiritual essence that constitutes real education. The world is in sore need of spiritual discipline. All the evils that we witness in the world today stem from a perverted system of education. The so-called educated persons have no control over their senses. Self-control is the only means to real bliss. The primary need is the development of self-control among students. They must be able to remain firm in their minds and unwavering in their outlook in any circumstance. This can be achieved only through spiritual discipline.

دانشجویان امروز برای کسب دانش بدنبال تحصیلات نمی روند، بلکه از آن بعنوان وسیله ای برای بدست آوردن مال یا قدرت استفاده می کنند. این تحصیلاتِ درست نیست. تحصیلات واقعی آنست که بدنبال کشف ماهیت معنوی و غیر مادی شخص باشد. دنیا نیاز مبرم به پیدا کردن نظم از نظر معنوی دارد. همه بدیها و شرارتهایی که امروزه در جهان شاهد آن هستیم از یک قاعده و سیستم منحرف شده آموزشی منتج گردیده. اشخاص ِ به اصطلاح تحصیلکرده، هیچ کنترلی بر احساسات خود ندارند. غلبه بر خود، تنها وسیله رسیدن به سعادت حقیقی است. اولین ضرورت، پرورش "غلبه بر خود" در میان دانشجویان است. آنها باید قادر باشند که ذهنشان را استوار سازند و در عقاید خود در هر شرایطی تزلزل به خود راه ندهند. تنها راه رسیدن به این امر، پدید آمدن نظم معنوی است.

l25th March 2006

 

Educated persons, nowadays, are concerned solely about their own well-being and that of their families, and have no interest in the welfare of the world. Education should aim at making a person take pleasure in promoting the well-being of all people. As a person grows up, he develops associations with relations, friends, teachers and many others. It is through these numerous relationships that one's human qualities develop. Without these associations, the individual would remain at the animal level. One's human nature is developed by society and contacts with kinsmen, friends and others. You have to show your gratitude to all of them by striving for their well-being.

 

افراد تحصیل کرده، امروزه، تنها به سعادت خود و خویشانشان می اندیشند، و به شادکامی و سعادت جهانیان کاری ندارند. تحصیلات باید به این مقصود کسب گردد که هر کس از آن در جهت افزایش شادکامی و سعادت مردم بهره ببرد. هنگامیکه یک نفر رشد می کند و بزرگ می شود، معاشرت او با خویشاوندان، دوستان، معلمان و دیگر افراد بیشتر می شود. از میان این روابط گسترده است که کیفیات انسانی شخص پرورش میابد. بدون این معاشرت ها، فرد در مرحله حیوانیت باقی خواهد ماند. طبیعت انسانی فرد توسط جامعه و تماسش با خویشاوندان، دوستان و دیگران توسعه میابد. شما بایستی قدرشناسی خود را با تلاش و کوشش خود برای سعادت و خوشی آنها به ایشان نشان دهید.

24th March 2006

For accomplishing anything in the world, three things are essential: one, mastery over the senses; two, control over the mind; three, maintaining perfect bodily health. It is only when all these three requisites are present, that man can achieve his goals. If today man fails to achieve even petty objects, it is because he is deficient in all these. To acquire these three, man has to practise Dharma (righteousness), as laid down by the sages. The Vedas declare - "Yatho abhyudaya nisshreyas siddhih saa Dharmah" (that which is conducive to one's well-being here and the hereafter is Dharma). This calls for unity in thought, word and deed. This is true righteousness. Where there is no accord between what one thinks, says and does, one's life is meaningless. It is by the harmony of thought, speech and action, that the true worth of man is manifested.

برای انجام هر کاری در دنیا، سه اصل اساسی وجود دارد: یک، غلبه بر احساسات؛ دو، کنترل ذهن؛ سه، حفظ کامل سلامت بدن. تنها وقتیکه هر سه این شرایط وجود داشت انسان می تواند به اهداف خود برسد. چنانچه بشر امروز حتی در رسیدن به چیزهای کوچک و بی ارزش موفق نشود، به این دلیل است که او در همه اینها نابخرد و دارای کمبود است. برای رسیدن به این سه اصل، انسان باید دارما (راستی و درستی) را تمرین کند، همانطور که دانایان و عاقلان به آن پرداختند. واداها اینطور گفته اند – "یاتو آبیودایا نیسریاس سیدّی سا دارما" (که آنچه موجب سعادت فرد در اینجا و دنیای دیگر می شود همانا دارماست). لازمه این امر یگانگی افکار، گفتار و کردار است. این حقیقت راستین است. جاییکه هیچ هماهنگی میان آنچه شخص تفکر می کند، می گوید، و انجام می دهد نیست، زندگی اش بی معناست. با همسازی فکر، کلام و عمل فرد است که ارزش واقعی او آشکار می گردد.