جان کلام (سادانا)

ساتیا سای بابا (مذهب عشق)

جان کلام (سادانا)

ساتیا سای بابا (مذهب عشق)

21st August 2006

 

It is essential to cleanse the mind through regular Sadhana (spiritual discipline), to tune the individual to the infinite will of God, to merge in His Glory. Scholarship or skill, however deep and varied, have no purifying power. They only add the alloys of pride and competition. Learned men are not necessarily good, nor are men with spiritual powers necessarily above pride, envy and greed. Sathya (Truth), Dharma (Righteousness), Shanti (Peace) and Prema (Love) are the true qualities of a person with a pure heart, a heart where God is enshrined and is manifest

 

ضروریست که ذهن را بوسیله انجام مکرر سادانا (تادیب معنوی) پاک گردانید، تا خود را با اراده و مشیت لایتناهی خداوند میزان کنید، و در عظمتش غرق شوید. فضل و کمالات یا مهارت، هرچند عمیق و در زمینه های مختلف صورت گرفته باشند، هیچ قدرت تزکیه ای ندارند. آنها فقط به میزان غرور و حس رقابت می افزایند. مردان دانش آموخته ضرورتا ً نیک نیستند، همچنین آنهایی که از نیروهای معنوی برخوردارند ملزوما ً مصون از تکبر، حسادت و آز نمی باشند. ساتیا (حقیقت)، دارما (درستی و راستی)، شانتی (آرامش) و پریما (عشق) خصیصه های حقیقی یک انسان پاکدل است، دلی که خداوند در آن حضور دائم و آشکار دارد.

20th August 2006

 

Truth and Righteousness alone are lasting and all other things, including this body, wealth and kinsfolk are impermanent. Manifest the truth within you and put into practice that truth. What you need for spiritual progress are three things: a heart free from attachment and hatred, a tongue that is not tainted by untruth, a body not polluted by violence. Without these three, all penance and religious practice is of no use. You have to pray incessantly to the Divine to confer these qualities on you. Realise that the Divine is within you. Life is given to you to realise lasting bliss by the right use of the body, the mind and the intellect. You have to acquire the wisdom to lead such a life based on the love of God.

 

 

درستی و راستی به تنهایی می مانند و همه چیزهای دیگر، بانضمام این جسم، ثروت و قوم و خویشان ناپایدارند. حقیقت درون را آشکار کنید و آن حقیقت را به عمل درآورید. آنچه برای ترقی روحی نیاز دارید این سه چیز است: قلبی خالی از تمایلات و کینه، زبانی که آلوده به دروغ نباشد، تنی که از خشونت دور باشد. بدون این سه، هر سختی یا تمرین مذهبی بی فایده است. بر شماست که پی در پی به درگاه الهی نیایش کنید تا این خصایص به شما اعطا شود. این را بفهمید که الوهیت در درون شماست. به شما زندگی داده شده تا شادی ابدی را بواسطه استفاده صحیح از بدن، ذهن و شعورتان درک کنید. باید آگاهی ای که برای هدایت زندگی ای که با عشق ورزیدن به خداوند استوار است را کسب کنید.

19th August 2006

 

Man should strive to become good and virtuous. Only when a man is filled with good thoughts and feelings, and performs good deeds will his life become meaningful. You have to busy yourselves with activity in order to use your time and skill to the best advantage. That is your duty, and duty is God. Every man should recognise that the body has been given to him to render service to others. One must use the body for promoting the welfare of society. A mind that is not utilized for imparting joy to others or a body that is not used in service of others is totally useless. The way to love God is to love all and serve all.

 

بشر باید تلاش کند نیکو و پاکدامن شود. فقط وقتی او از افکار و احساسات نیک سرشار است و به انجام اعمال صالح دست می زند، زندگی اش پر معنی خواهد شد. بر شماست که خود را به کارهایی مشغول دارید که از وقت و مهارت خویش برای بیشترین بازدهی استفاده کنید. این وظیفه شماست، و وظیفه (تان) خداوند است. هر کس بایستی این را درک کند که بدن برای این به او داده شده که به دیگران خدمت کند. شخص باید از تن خویش در جهت بالا بردن سعادت جامعه استفاده کند. ذهنی که در جهت شادی رساندن به دیگران فعالیت نکند یا تنی که در سمت و سوی خدمت به دیگران گام برندارد کاملا ً بلااستفاده و هرز است. طریق عشق ورزیدن به خدا اینست که همه را دوست بداریم و به ایشان خدمت کنیم.

18th August 2006

 

Man forgets his true nature because of attachment and egoism. Man should develop unwavering faith in God. Faith should be like your life-breath, which goes on at all times without respite. Breathing goes on irrespective of whatever work you may be doing and whatever be the state of your mind. Likewise, in all situations and at all times, your faith in God should never leave you. It should not change according to whether your desires are fulfilled or not. Like your lifebreath, your faith should remain steady, through joy and sorrow, loss and gain, pain and pleasure. Treat whatever happens as good for you. Develop that sense of fortitude.

 

انسان بخاطر تعلقات و خودخواهی اش ماهیت راستین خویش را فراموش می کند. او باید ایمان بی تزلزل را نسبت به پروردگار قدرت بخشد. ایمان باید همچون نفس زندگی شما باشد، که بی وقفه و در همه حال ادامه دارد. نفس کشیدن قطع نظر از هر آنچه شما انجام می دهید و هر ذهنیتی که داشته باشید ادامه می یابد. بهمچنین، در هر موقعیت و هر زمان، ایمان شما به خداوند نباید شما را ترک گوید. نباید بخاطر اینکه خواسته هایتان تحقق یافته یا با شکست مواجه شده، آن را مورد تغییر قرار دهد. همچون نفس کشیدنتان، ایمانتان باید راسخ باقی بماند، چه در شادی و چه در غم، چه زیان و چه منفعت، چه درد و چه لذت. هر آنچه برایتان پیش می آید آن را به فال نیک بگیرید. این حس شکیبایی را درخود گسترده سازید.

17th August 2006

 

Before undertaking any action, answers should be found for the five questions - who, when, where, what and how. People today act without concern for these considerations. Everyone must rely on his own judgement using his powers of observation and discretion. There is a divine power in every limb and organ of the body. This divine potency is called Angirasa. The name is derived from the fact that the Divine is present in every Anga (limb) as Rasa (life sustaining essence). There is no need to search for the Divine outside yourself. You are Divine. All your powers are Divine potencies.

 

قبل از انجام هر کاری، به این 5 سوال باید پاسخ داده شود – چه کسی، چه وقت، کجا، چه چیز و چطور. مردم امروز بدون توجه به این ملاحظات عمل می کنند. هر کس باید با استفاده از قدرت تشخیص و صلاحدید خود به رای و قضاوت خویش تکیه کند. در تک تک اعضا و جوارح بدن آدمی نیروی الهی وجود دارد. این انرژی الهی را آنگیراسا می نامند. این نام برگرفته از این واقعیت است که معنویت در همه آنگا (اعضا و جوارح) بعنوان راسا (جوهره نگهدارنده حیات) حضور دارد. نیازی نیست که در بیرون از خود بدنبال معنویت بگردید. شما خود معنویت هستید. همه قدرت شما انرژیهای معنویست.

16th August 2006Sri Krishna Ashtami

The incarnation of Krishna proclaimed the doctrine of divine love, as manifested by the Gopikas cowherd maids. Man is like an earthen pot filled with nectar. His body may be made of clay, but his spirit is eternal. The Divine has to be experienced through the body. Hence, human birth should not be treated as something trivial. Human life is worth living; it should be cherished as something precious.

تجسم کریشنا اعلان اصول عشق الهی است، همانطور که توسط گوپیکاس، آن دخترک گاوچران آشکار گردید. بشر مثل دیگ گِلی که پر از شربت لذیذ خدایان است می ماند. شاید تن او از خاک است، لیکن روح او فناناپذیر و جاودانه است. معنویت را باید بواسطه این تن تجربه کرد. از این رو، تولد انسان را نباید چیزی جزئی در نظر گرفت. زندگی آدمی ارزش زندگی کردن را دارد؛ باید آن را همچون چیزی گرانبها و ارزشمند گرامی داشت.

15th August 2006

Devotion to one's motherland is as important as devotion to God. When integrity and patriotism are developed in an individual, his vision becomes broad and his outlook balanced. The motherland is not just a place on the map or an extent of land or a collection of names; it is verily the Mother who feeds the body as well as the mind. It teaches the art of progressing towards the supreme goal of life, namely, self-realization. It is thus the embodiment of both Lakshmi (Goddess of prosperity) and Saraswathi (Goddess of knowledge). 

از خود گذشتگی در برابر میهن مادری به همان میزان اهمیت دارد که از خود گذشتگی در برابر خدا. وقتی امانت داری و میهن دوستی در یک شخص رشد و توسعه میابد، بینش وی گسترده می شود و نگرشش تعادل پیدا می کند. میهن مادری فقط یک جا بر روی نقشه یا قطعه ای زمین یا مجموعه ای از اسامی نیست؛ بلکه حقیقتا ً مادریست که تن و ذهن را تغذیه می کند. او هنر پیشرفت بسوی هدف عالی زندگی، یعنی درک نفس را می آموزد. پس همانا او تجسم لاکشمی (الهه موفقیت) و ساراسواتی (الهه دانایی) است.

14th August 2006

Man's ego is the cause of his divisive attitude. The man who is caught up in the coils of his ego cannot recognise God. When the ego merges in the Atma, there is Mukti (liberation). The Aham (ego) arises from the Atma. From the ego, thought emerges and thought is the source of Vaak (speech). All these have emerged from the Atma. It is only when the ego goes that the truth of the Atma can be realised. It is ego that is the cause of man's bondage. Man comes from the Brahman (God), grows in the Brahman and merges in the Brahman. The aim of spiritual Sadhana is to make man recognise the unity that underlies the entire creation and enable him to realise the bliss in union with the Divine. This can be achieved through Karma, Upasana and Jnana (righteous action, devotion and spiritual wisdom).

نفس ِ بشر دلیل ِ رفتار و کردار ِ متفاوت ِ اوست. کسی که در پیچ و تاب نفسش گرفتار آمده، از شناخت خداوند ناتوان است. وقتی نفس و آتما (خود درون) در هم ادغام می شوند، موکتی (رهایی) حاصل می شود. آهام (نفس) از آتما بر می خیزد. افکار از نفس پدیدار می شوند و افکار منشاء واک (کلام) است. همه اینها از آتما پدید می آیند. تنها هنگامی که نفسی در کار نیست، حقیقت ِ آتما را می توان درک کرد. این نفس است که مسبب محدودیت انسان است. انسان از براهمان (خدا) می آید، در او رشد می کند و در او یکی می شود. هدف سادانا (تمرین معنوی) اینست که انسان وحدتی که در بن همه خلقت وجود دارد و او را قادر به درک سعادتی که در یگانگی با معنویت است بشناسد. این را بوسیله کارما، اوپاسانا و جنانا (عمل صالح، از خود گذشتگی و آگاهی معنوی) می توان بدست آورد.

13th August 2006

You need not go anywhere searching for God. Divinity is within you. Just as there are many limbs in the body which are kept alive by one heart, the same God is the life-force for all beings. The entire universe is the reflection of the Supreme Being. Dhrishti (vision) determines your view of Shrishti (Creation). When you see the world through coloured glasses, you will see everything in the colour of the glasses you are wearing. Whatever happens, you should take it as a gift of God. Love is God. Live in Love. This is the proper way of worshipping God.

نیازی نیست در جستجوی خداوند جایی بروید. معنویت در درون شماست. درست همانطور که اعضا و جوارح زیادی در بدن وجود دارد که بموجب قلب زنده نگه داشته می شوند، همان خداوند نیروی زندگی همه بشر است. همه جهان بازتابی از وجود برتر است. دریشتی (بینش) نگاه شما به شریشتی (آفرینش)‌ را معین می کند. وقتی از میان عینک رنگی به دنیا نگاه می کنید، همه چیز را رنگ عینکی که به چشم دارید می بینید. هر اتفاقی که بیافتد، باید آن را موهبتی از جانب خداوند بدانید. عشق خداوند است. عاشق زندگی کنید. این راه درست پرستش خداوند است.

12th August 2006

 It is the sense of duality of 'mine' and 'thine' which accounts for all the joys and sorrows, likes and dislikes experienced by man. This duality is rooted in selfishness, which makes one think that as long as one is alright, it does not matter what happens to the world. Such a self-centred person, who regards his body, his wealth and his family as all that matter to him, is deluded, for he looks upon truth as untruth and the false as true. To get rid of this deep-seated malaise, men have to engage themselves in service. They have to realise that the body has not been given to serve one's own interests but to serve others.

این حس دوگانگی ِ "مال من" و "مال تو" است که مسبب همه شادی ها و ناراحتی ها، و دوست داشتن ها و نفرت های انسان است. این دوگانگی ریشه در خودخواهی دارد، که موجب می شود شخص تصور کند تا وقتی همه چیز برای او مرتب است، مهم نیست در دنیا چه می گذرد. چنین شخص ِ خودگرایی، که به تن خود، ثروتش و خانواده خویش (تا آنجا که به او مربوط است) اهمیت می دهد (و بس)، یک فریب خورده است، زیرا او به حقیقت به چشم باطل نگاه می کند و دروغ را راست می پندارد. برای خلاصی از این مریضی ِ عمیق، انسانها باید مشغول به خدمت شوند. بر آنهاست که بفهمند تنی که به آنها داده شده است نه از برای خدمت به خود و علائق و امیال شخصی، که برای خدمت به دیگران است.